ای دل مکن انکار و از این کار میندیش
ور زانکه در این کاری از انکار میندیش
در کام نهنگان شو و کامی بکف آور
چون یار بدست آید از اغیار میندیش
با شوق حرم سرمکش از تیغ حرامی
وز بادیه و وادی خونخوار میندیش
مارست غم عشقش و او گنج لطافت
گنجت چو بدست اوفتد از مار میندیش
گر زانکه توئی نقطهٔ پرگار محبت
از نقطه برون آی و ز پرگار میندیش
چون دست دهد پرتو انوار تجلی
از نور مبرا شود و از نار میندیش
در عشق چو قربان شوی از کیش برون آی
ور لاف انا الحق زنی از دار میندیش
گر جان طلبد یار دل یار بدست آر
چون سر بشد از دست ز دستار میندیش
خواجو اگرت سر برود در سر این کار
انکار مکن وز غم این کار میندیش
"خواجوی کرمانی"
تاريخ : دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ | 13:3 | نویسنده : مهـــــــناز |
گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم
هر که از دوست تحمل نکند عهد نپاید
"سعدی"
تاريخ : چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹ | 19:40 | نویسنده : مهـــــــناز |
